آخرین مطلب سال اول زندگی دخترم
دختر عزیزم ، نمیتونم باور کنم که این مدت با همه سختی ها و خوشی هاش به پایان رسید و اولین دندون و اولین لبخند و اولین چهاردست و پا و اولین حرفهایت و اولین های دیگر به خاطره تبدیل شدن. اولین هایی که هر کدوم برامون یه دنیا ارزش داشت.
دیگه یک ساله شدی و خیلی خیلی عاقلتر از قبل شدی، اکثر حرفهایی که بهت میگیم رو درک میکنی ، اعلام استقلال هم که خیلی وقته کردی و سعی میکنی خودت غذاتو بخوری و اب بخوری ولی بیشتر وقتها میریزشون.به محض اینکه میخواهیم بریم بیرون خودت سعی میکنی لباساتو بپوشی و میگی ددر وقتی کسی میاد خونه دست میدی . وقتی کسی میره بای بای میکنی. در نای نای حرفه ای هستی و ....
هر کاری که من و بابایی انجام میدیم سریع تقلید میکنی.
بی صبرانه منتظر بقیه اولین هایت هستیم.
راستی سه شنبه 27 ام واکسن یکسالگیت رو هم زدیم . این واکسن از بازوی راست تزریق میشه و نیازی به استامینوفن هم نداره ولی گفتن که احتمال داره 3 تا 20 روز بعد علائم نشون بده و باید خیلی این مدت مراقبت باشیم که سرما نخوری.
دخترم الان دیگه سعی میکنی هر کلمه ای رو که میگیم تقلید کنی و تقریبا فکر کنم 70 درصد متوجه منظور ما میشی.
خلاصه که برای خودت خانوم شدی.
عزیزم من و بابا خیلی خیلی دوست داریم .
در مورد چیزایی که خیلی دوست داری:
غذا:سوپ(با فرمولاسیون پینار) و غذاهای خودمون که این مورد باید مستقلا توسط خودت خورده بشه.
میوه:خیار،لیمو ،پرتقال،خرمالو،توت فرنگی،موز،نارنگی
بازی:توپ بازی، بادکنک بازی با بابا ، سوار شونه های بابا شدن،پیشی دیدن، پشت مبلها رو مثل تونل فرض کردن و عبور ازشون ، باز و بسته کردن در ها ، دالی بازی، مامان نوردی و......