سلام گوزل قیزیم
سلام پینار جان
زمان گذشت و یکساله شدی و مامانت برات یه تولد خوشگل گرفت
در مورد تولدت من و مامانت روز های زیادی بحث کردیم
مامانت خیلی دلش می خواست برات تولد بگیره ولی می ترسید که اون طور که دلش می خواد برگزار نشه
بالاخره من دلمو به دریا زدمو و بهش گفتم نترس و تولدت را بگیر
هر چند تولدت دقیقا اونی نشد که مامانت می خواست اما تقریبا مامانت به 80% اهدافش رسید و تولد خیلی خوشگلی داشتی
البته تو تولدت فقط خانم ها را دعوت کرده بودی و در نتیجه من خودم هم دعوت نبودم
البته پسر دوست مامانت را استثنا کرده بودی و دعوتش کرده بودی تا اون پسر خوشگل به نفر دوم مهمونی تبدیل بشه
در هر صورت امیدوارم بعد ها که عکس های تولدت را می بینی کلی شاد بشی چون انصافا مامانت برای این تولدت خیلی زحمت کشید
راستی دختر عزیزم الان توی دانشگاه هستم و در حال نوشتن کد بودم که گفتم یه استراحتی بکنم و چه استراحتی بهتر از نوشتن برای دخترم
دختر خوشگلم امروز صبح که می خواستم بیام دانشگاه جلوی دروایستادی و نذاشتی بیام دانشگا ه
بعدش هم که مامانت تو را برد اون ور به هیچ عنوان حاضر نشدی بای بای کنی و نشستی گریه کردی
راستش خیلی دلم گرفت دوست داشتم پیشت بمونم ولی نمی شد .....
فکر کنم در آینده که زورت هم بیشتر خواهد شد اصلا نذاری برم سر کار