ماه چهاردهم
دختر خوشگلم چهاردهمین ماه هم سپری شد. توی این ماه یه دندون دیگه هم از بالا در آوردی و الان 6 تا دندون داری ، چهار تا بالا و دو تا پایین.
تو این ماه یه روز (پنج شنبه) ساعت 8 شب بود که دیدم یه کم تب داری زود استامینوفن دادم بهت و بعدش اسهال شدی ، بابا رو فرستادم برات ماست پروبیوتیک خرید و به زور دو سه قاشق بهت دادم چون اصلا از ماست خوشت نمیاد
ولی بعد اسهالت خوب شد ولی شروع کردی به بالا آوردن و پنج بار بسیار شدید بالا آوردی و بعدش تبت زد بالا و بعدش لرز داشتی همه اینها تو عرض نیم ساعت اتفاق افتاد یعنی ساعت 11:30 تا 12 شب. اینقدر ترسیده بودی که نگو همش گریه میکردی و منم نمیتونستم آرومت کنم.
سریع لباست رو تنت کردم و لای پتو پیچیدمت و بابا هم ماشین رو درآورد و با یه وضعیتی راه افتادیم که نگو اصلا معلوم نبود چی و چطوری لباس پوشیدیم. سر راه مامان جون و بابا جون ر هم برا احتیاط برداشتیم و رفتیم کلنیک کودکان 12:30 شب رسیدیم و دیدیم 17 تا نی نی جلوتر از ما تو نوبتن و همه با شرایط ما
تو هم تو ماشین یه کم حالت بهتر شده بود . خلاصه بالاخره نوبتمون شد و آقای دکتر گفتن که گلوت چرک کرده و تبت هم 39.8 بود سریع شیاف و ... انجام شد و بعد رفتن به چند داروخونه شبانه روزی بالاخره شیاف استامینوفن پیدا نشد و شیاف دیکلوفناک هم نصفشو دادن البته من قبلا برات 4 تا احتکار کرده بودم و به درد خورد. خلاصه 3.5 صبح رسیدیم خونه و تا صبح من و مامان جون بالا سرت دوتایی نشستیم و تبت رو چک کردیم . بالاخره بعد 24 ساعت تبت قطع شد ولی از اونجایی که بسیار بد غذایی دیگه نور الا نور شد و چیزی لب نمیزدی و هنوز هم به زور بهت غذا میدم .
البته بعدا متوجه شدیم که این یه ویروس جدید بوده و ما که تو پایان ماه سیزدهم برای چکاب بردیمت دکتر اونجا از بچه ها گرفتی. اومدیم ثواب کنیم کباب شدیم
خلاصه متاسفانه ماه جالبی نبود و شما در این ماه فقط به من آویزونی و اصلا درست و حسابی نمیخوابی و غذا هم که به زور میخوری.
خوب حالا چند تا چیز جالب:
بی بی انیشتین رو از اینترنت یه قسمتشو دانلود کردم (قسمت حیوانات) بسیار دوست داشتی منم برات سفارش دادم.
به پرنده میگی : پمده
و به لاما: ناما