ماه بیستم
دخترم بالاخره ماه بیستم هم فرا رسید ، نمرت تو این ماه بیست بود. دیگه ماشالله دختر خوبی شدی و کمتر اذیت میکنی با مامان جون و بابا جون هم دیگه قشنگ دوست شدی و شدی دخترشون و منم بهتر میتونم به درسهام برسم. کارهای خیلی خیلی جالبی میکنی که انشالله همشون رو برات بعدا مینویسم.
ولی بامزترینشون اینه که لبات رو غنچه میکنی وقتی میگیم پینار موش موشی بشو. اینقدر خوردنی میشی.
راستی خیلی وقته که در پهن و جمع کردن سفره و چیدن و جمع کردن وسایل سفره و جارو کردن خونه به طور بسیار فعالی شرکت میکنی.
چند تا از کلمات جدیدی که ميگی :
پیشمیش: کیشمیش(کشمش)
می می:میو میو
دوت:سوت(شیر)
آب: آب
اوت:اوتی(بشین)
دو:دور(پاشو)
گو:گوی(بذار)
بودا:بوردا(اینجا)
دتدی:گتدی(رفت)
داگاه:(دانشگاه)
ماماني:مامان جون
بابا:بابا و بابا جون
ایبا و اییا و ماما:اینها من هستم.
بوپ:توپ
سنام:سلام
بودافیظ:خودافیظ(خداحافظ)
جیش:جیش(ولی بعضی وقتها به وقت هست)
اینح:عینک
دای:چای
دیدیت:گیچیت(خاموش کن)
مامادی:مامانیندی(برای مامانه)
بابادی:بابانیندی(برای باباست)
داغ:داغ
ناک:لاک
نات:یات(بخواب)
توش:(پیاده شو)
انا:انار
نانه(نارنگی)
آما:آلما(سیب)
و خیلی چیزاهای دیگه که باز یادم افتاد برات مینویسم.
خیلی دوست دارم عزیزم.
***در ضمن تا امروز 16 تا دندون کوچولو داری.