اولین شب یلدا
عزیزم اولین شب یلدات مبارک. تو این شب ما خونه دایی مجید (دایی مامان) دعوت بودیم وکلی خوش گذشت. دستشون دردنکنه . راستی اول مامان جون وبابا جون اومدن وبرات کلی کادو آوردن ، اون سرهمی هم که تنت کردم مامان جون خودش برات بافته بود و اورده بود. (از تولید به مصرف ) بعدشم عمو حامد اومدوبهت دو تاخرسی و کلی پرتقال داد ودرنهایت رفتیم خونه دایی مجید. عکسهارو میزارم ادامه مطلب. سه تا عکس زیر خونه خودمونه وشما با کادو های مامان جون و بابا جون و سرهمی که مامان جون برات بافته بود عکس انداختی. دستشون درد نکنه کلی زحمت کشیده بودن. دو تاخرسی هاهم که تو عکس میبینی کادوی عموحامد هستن.دستشون دردنکنه. عکسهای زیرهم مربوط ...
