پینارپینار، تا این لحظه: 12 سال و 11 روز سن داره

✿✿✿ پینار کوچولو ✿✿✿

سفر به بندر انزلی به روایت تصویر

1393/6/28 11:51
1,838 بازدید
اشتراک گذاری

تو مسیر تو همه پارکهای سر راه دستور توقف صادر کردم:خندونک

بعد رسیدیم دریا که بابا و به همراه کشتیم چشمکرفتم دریا

دقت کنید کشتی ها قایق نهزبان

دریا رو دوست داشتم ولی از موجهاش یه کوچولو میترسیدمخجالت

از اون شنهای تو ساحل هم که همش پام رو کثیف میکرد خیلی بدم میومدخطا

کلا ماجرا داشتیم تو ساحلخسته ولی شن بازی خوب بودزبان

اینجام تو تالاب انزلی هستم خودشون میگفتن گل لالهمحبت

ناگفته نماند که بنده خودم دستور قایق سواری رو با پافشاری فراوان صادر کردمخجالت

بعدم رفتم تلکابین لاهیجان که بهش میگفتم هواپیمازبان

اینجام تو هتلمون هستم . ببینید چه تیپی زدمزیبا

بعدشم از مسیر آستارا برگشتینم خونه.

سر راه به هر مسجدی هم رسیدیم گفتم مامان ببین مشهدزیبا

اون کیف رو هم خودم خریدم تازه، به مامانم گفتم ببین من کیف ندارم اون کیف قرمزه رو بخریم.زبان

بعدم کلی برا خودم وسایل خریدم تازشمممممممممم خندونک

داشتیم از کنار خیابون رد میشدیم که یه آقایی داشت دمپایی میفروخت منم سریع کفش و جورابام رو در آوردم دادم به مامانم گفتم ببر بذار تو ماشین بعد بهش گفتم ببین من دمپایی ندارم، دمپایی بخریمزیبا

حالا از کنار لاک فروشی رد شدیم یادم افتاد لاکم کنارش پاک شده و سریع دست به کار شدم و همش انگشتم رو نشون دادم و گفتم ببین من لاکم پاک شده من لاک میخوام.عینک

 

حالا اینها قستمی از کارهای من بود، کلی از فرمانهام رو انجام ندادن گفتن داری تو خونه ، مگه هر چی دیدی باید بخری.خطا

تازه بعدشم بابایی گفت تو به کی کشیدی ما که هیچ کدوم اهل خرید نیستیمتعجب

بعدشم بهم گفت فکر کنم همه حقوقم رو تو آینده بدم پینار خانوم برا خودش بره خریدخندونک

 

البته ناگفته نماند به علت اهداف تربیتی بود ها وگرنه مامان و بابا منو خیلی دوست دارنبغلبوس

 

پسندها (5)

نظرات (5)

پگاه مامان آرتین
1 مهر 93 13:12
همیشه به سفردوست گلم.خوبید. کم پیدایی عزیزم .پینارجونم خوبه.ماشالا خانم شده ببوسش خانم گل رو
احسانه ( مامان زهرا )
13 مهر 93 22:12
عزیزم خیلی وقت بود به وبلاگ پینارجون سر نزده بودم. ماشالا چقدر بزرگ شده. کلی هم از دست کارایی که انجام داده خندیدم دقیقا همسر منم میگه در آینده کی میخواد خرج لباس و تیپ این بچه رو بده!! زهرا روزانه چندین دست لباس عوض میکنه با کفشای مختلف میپوشه.آخرسرم بدون لباس میگرده!! ببوسید پینار جون رو
مامان بنیتا
23 مهر 93 12:30
همیشه به سفر و شادی پینار جونم ...چه تیپی هم زده رخوشگل خانوم
مامان ارمیا
12 دی 93 21:26
خيلي وقت بود سم شلوغ بود و به وبلاگها سر نميزدم امروز اومدم ديدم تو هم مثل من تو استند باي هستي كه بابا چه خبرا روزگار خوبه درسها خوب پيش ميبره
محمد
14 بهمن 93 9:49
بروزم بروزم بروزم بروزم به منم سر بزن