پینار و کتاب
دارم کتاب می خونم. ...
خانواده کفشها
عکسهای افکت دار
پینار و پستونک
الان درش میارم: آخیش بذار یه ذره براش بخونم: دلم براش تنگید الان برش می گردونم: ...
پینار در حال بال بال زدن برای تو بغل رفتن
پینار در حال دست دادن
پینار برای اولین بار در شاهگلی:(بغل باباش)
چهار ماهگی
خوشگلم بالاخره چهار ماهه شدی و یه عالمه دختر خوبی شدی دیگه کمتر مامانو اذیت می کنی ولی افراد غریبه که می بینی و اگه کسی بخواد بیاد تو رو بگیره جیغ و داد و گریه راه میندازی. این ماه اثاث کشی داشتیم و کلی خسته شدیم. یه عالمه دوستت دارم عزیزم. الان دیگه پستونکت رو با دستت میگیری و خودت برش میداری و دوباره میذاری دهنت،کلی میخندی و جیغونک بازی در میاری، با جغجغت بازی میکن،دستهات رو باز میکنی وبالا میاری تا بغلت کنم ، به شکمت برمیگردی و برعکس. تلاش میکنی که سینه خیز بری و دستت رو بعضی وقتها تا مچ تو دهنت میکنی و مامان نمیذاره، با پاهات بازی میکنی و تلاش میکنی بذاری به دهنت و دوبار موفق شدی و بازم مامان نذاشته، تو بغل بابا کارتون انگلیسی میبینی...